تکه هایی که من شدند - کلبه کتاب کلیدر

تکه هایی که من شدند

تکه هایی که من شدند

هانیه قدمگاهی

«جید» دختر سیاه‌پوستیه که تصمیم داره به مشکلات غلبه کنه. مشکلاتی که توی زندگیش کم هم نیستند: تبعیضی که به خاطر سیاه‌پوست بودنش براش قائل میشن، به خاطر بدنش مسخره‌اش می‌کنن و فقری که خانواده‌اش رو گرفتار کرده. جید دختر هنرمندیه که با هوش و استعدادش تونسته بورسیه‌ی یکی از بهترین مدارس شهر توی منطقه‌ی اعیانی رو بگیره ولی خب همون تبعیض فرهنگی نمی‌ذاره که دوستی پیدا کنه. کم‌کم که زمان پیش میره خوشحالی‌ها، دوستی‌ها، پیشرفت‌ها، و از طرفی هم غم‌ها، ناامیدی‌ها و سختی‌هایی برای جید پیش میاد که مسیر زندگی اون رو شکل میدن. 
داستان حال و هوای بزرگسالانه‌تری داره و برای نوجوون‌هایی مناسبه که علاقمند به خوندن ژانر درام هستند. این کتاب نقدهای مثبتی دریافت کرده و جایزه‌های مختلفی رو هم برنده شده. قسمت جالب توجه کتاب برای من شروع فصل‌های کتابه که هرکدوم با یک کلمه‌ی اسپانیایی مرتبط با مفهوم اون فصل شروع میشن. چون جید عاشق یادگرفتن زبان اسپانیاییه.

چند سطر کتاب

_ هیچ‌وقت به این فکر نکرده بودم حقم است چیزهای خوبی در زندگی‌ام داشته باشم. شاید چون آدم‌های زیادی را می‌شناسم که خیلی تلاش می‌کنند، ولی باز هم به چیزهایی که لیاقتش را دارند نمی‌رسند، بعضی وقت‌ها حتی چیزهایی را که لازم دارند هم ندارند.

_ فقط باور داشتن و رویابافی مهم نیست. محله‌ی من پر از آدم‌هایی است که آرزوهای بزرگ دارند. ولی من می‌دانم که آرزوهایشان لزوما برآورده نمی‌شوند.

_ بعضی وقت‌ها وقتی از خانه می‌زنم بیرون، احساس می‌کنم آدم کاملی هستم که با بوسه‌های مادرم که برای آینده‌ام هزار امید و آرزو دارد، راهی دنیا می‌شوم. اما وقتی به خانه برمی‌گردم احساس می‌کنم روحم هزاران تکه شده است.