پیش از آنکه قهوه ات سرد شود
(داستان های ژاپنی،قرن 21م)
معرفی: رضا عظیمزاده
زندگی ما سرشار از اگرها و ایکاشهاست و اینکه آیا امکان سفر به گذشته و جبران آن کارها و حرفهایی که نکرده و نگفتهایم را داریم…
اما در این کتاب نویسنده ژاپنی به ما این امکان را داده تا همراه داستان به گذشته سفر کنیم و حداقلترین کار یعنی امکان برگشت به گذشته را در یک کافه با قوانینی عجیب و خاص تخیل کنیم…
خواندن این کتاب فانتزی و هیجانانگیز را از دست ندهید…
📖تکهای از کتاب
هوشیاریاش با بخار ادغام شده بود و داشت از گذشته به حال میرفت. کافه در اطرافش با سرعت به جلو حرکت میکرد. قادر نبود جلوی جاری شدن اشکهایش را بگیرد. در چشم بههمزدنی، متوجه شد در زاویهی دیدش کازو و کِی ظاهر شدهاند. به زمان حال برگشته بود، روزی که فوساگی کاملاً او را از یاد برده بود.
حالت چهرهاش کافی بود تا کِی مملو از نگرانی شود.
🔘پیش از آنکه قهوهات سرد شود، توشیکازو کاواگوچی، روشنک ضرابی، نشر مون