همیشه یک نفر دروغ می گوید
همیشه یک نفر دروغ می گوید
کتاب همیشه یک نفر دروغ میگوید یک اثر جنایی روانشناسی پرطرفدار از نویسندهی معروف این روزها آلیس فینی بار دیگر ما را در یک هزارتوی پرسش برانگیز جنایی رها میکند که هر چه جلوتر میرویم بیشتر لاینحل مینماید.
آنا اندروز خبرنگار سابق و مجری حاضر در یک شبکهی خبری با گذشتهای مبهم به ناگاه زندگی کاری خود را که به آن وابسته است در طول چند روز کاملا از دست میدهد. در همان زمان به ناچار درگیر پروندهای میشود که اصلا تمایلی به پوشش آن ندارد. از سوی دیگر کارآگاه سربازرس جک هارپر بازرس جنایی اداره پلیس نیز مسئول همین پرونده میشود. تجدید دیداری عاشقانه و غیرمنتظره. پروندهی قتلی که زندگی شخصی هر دو نفر آنها به آن متصل است و رازهایی از گذشته که نباید فاش شوند.
کتابی که حتی خوانندههای باهوش و باتجربه هم از حدس زدن صفحهی بعدی ناتوانند. قلم رازآلود این نویسنده که از کتاب سنگ کاغد قیچی اثر دیگر او شاید با آن آشنا باشید در این کتاب نیز به زیبایی دیده میشود. رمانی هیجان انگیز و دلهره آور که حال و هوای ابری و سیاه دارد.
چند سطر کتاب
دروغهایی که بارها گفته شدند کمکم میتوانند راست به نظر بیایند و همهی ما گاهی اوقات صدایی را در سرمان میشنویم که حرف خیلی تکان دهندهای میزند، و ما وانمود میکنیم صدای خودمان نیست. دقیقا میدانم که آن شب زمانی که در ایستگاه منتظرش بودم تا برای آخرین بار به خانه بیاید، چه شنیدم. اولش مترو از دور دست مثل هر متروی دیگری به نظر میرسید. چشمانم را بستم و مثل گوش دادن به موسیقی، نوای موزون حرکت واگنها روی ریل بلندتر و بلندتر میشد.
تیلیک تیلیک، تیلیک تیلیک، تیلیک تیلیک.
ولی بعد صدا تغییر کرد و در ذهنم به واژههایی برگردانده شد. بارها خودشان را تکرار میکردند، تا اینکه نمیشد نشنید.
همهشان را بکش. همهشان را بکش. همهشان را بکش.