سابرینا
نمایشنامهی سابرینای ساموئل تیلور آنقدر چشمگیر و پر از پتانسیلهای سمعی بصری بود و آنقدر در پرداخت شخصیتها خوب عمل کرده بود که در زمان اجرا در تئاتر برادوی، بیلی وایلدر بزرگ را بر آن داشت تا اقتباسی سینمایی از این کمدی رمانتیک زیبا داشته باشد. و با انتخاب مناسب آدری هپبورن برای نقش سابرینا و همفری بوگارت در نقش لاینس لارابی یکی از به یاد ماندنیترین کلاسیکها را در سال 1954روی پرده برد.
سابرینا داستان رشد شخصیت و بلوغ دختر رانندهی یک خانواده ثروتمند آمریکاییست، دختری که در اوج ناپختگی و جوانی به تنهایی به فرانسه میرود و پنج سال در آنجا زندگی میکند و با کولهباری از تجربه به خانه باز میگردد و حالا دیگر آن سابرینای سابق نیست.
چند سطر کتاب
روزی روزگاری، در گوشهای از آمریکا به نام ساحل شمالی لانگ آیلند، نزدیک نیویورک، دختری کوچک در عمارتی بسیار بزرگ زندگی میکرد. خانه حیاطی بزرگ، اتاقهای فراوان و خدمتکاران بسیار داشت، چندین اتومبیل در گاراژ بود و قایقهای زیادی در آب. باغبانهایی به باغچهها میرسیدند، رانندهای اتومبیلها را میراند و قایقرانی، پاییز، قایقها را از آب بیرون میکشید...
پنجره اتاق دخترک مشرف به زمین سرپوشیده و زمین روباز تنیس در حیاط بود....
زندگی در آن خانه باصفا خوشایند بود
انگار آدمی میتوانست بهشت را در لانگ آیلند ببیند
اما روزی دخترک بزرگ شد
و به آن سوی دیوارهای خانه رفت
و دنیا را کشف کرد. ص12
✍🏻درباره نویسنده
ساموئل آلبرت تاننباوم، مشهور به ساموئل تیلور، از چهرههای شاخص تئاتر برادوی و نویسندهی برخی از برجستهترین فیلمهای دوران کلاسیک هالیوود، از جمله سرگیجهی هیچکاک است. او برای همکاری در نگارش فیلمنامهی سابرینا برندهی جایزه گلدن گلوب و نامزد جایزهی اسکار شد. نمایشنامه آوانتی و فیلمنامههای توپاز و سه نفر روی نیمکت از دیگر آثار شناخته شدهی او هستند.
📙سابرینا، ساموئل تیلور، محمد فتحی سردهایی، نشر بیدگل