نامیرا 1 (ارتش آلاکی ها)
📕نامیرا 1 ارتش آلاکی ها
✍️مینا
دکا تمام تلاش خود را کرد!
تمام عمر برای افتخار پدرش در مراسم پاکی آماده شد. تمام عمر نگاه سنگین مردم شهر اوتهرا را تحمل کرد تا یک روز با خون قرمزش پاکی خود را در شهر جار بزند.
اما طلای جاری در رگهایش و قدرتش برای کنترل جیغ مرگها شروع کابوس مرگباری بود که به همه فهماند او یک نامیرا است یا به عبارت بهتر، یک آلاکی!
شهر اوتهرا مکانی افسانهای که با باورهای مریض و زنستیزانهای دختران را به زنجیر کشیده است از زمانهای دور بستری برای شیاطین و انسانها بوده است. شیاطینی که به گفتهی مردمان اوتهرا اجداد دخترانی با خونی به رنگ طلا هستند. دخترانی مانند دکا.
دکا پس از آشنایی با زنی عجیب به اسم سفیددست سفری به پایتخت بزرگ را شروع میکند، سفر به مکانی که امپراطور در حال تشکیل ارتشی از آلاکی هاست.
نویسنده در بخش آخر کتاب به این نکته که ایدهی اصلی داستان را از کشور مادری خود آفریقا و بر اساس مردسالاری واضح مردم به دست آورده است اشاره میکند.
داستان نامیرا در کنار فانتزی جذاب و ایدهی نو خود همراه با توصیفات دقیق و حیرتانگیزش بار اخلاقی و معناداری نیز به نوجوانان و جوانان مخاطب منتقل میکند.
🔵افتخارات کتاب نامیرا:
🔹 یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز
🔹یکی از کتابهای انتخابشده توسط نشریهی تینوگ بهعنوان بهترین کتاب سال
🔹نامزد دریافت جایزهی وبسایت گودریدز در بخش ادبیات علمی-تخیلی نوجوان در سال 2021
🔹نامزد دریافت جایزهی Nommo برای بهترین رمان در سال 2022
🔹 نامزد دریافت جایزهی بهترین کتاب کودکان از سوی وبسایت واتراستونز
چند سطر کتاب
اگر دختری در پانزدهسالگی خودش را زخمی کند، هم خودش را تا آخر عمر برای کلفتی به معبد میبرند و شانس ازدواجش را از دست میدهد، هم خانوادهاش را از دهکده طرد میکنند. مگر اینکه شانس بیاورد و جای زخمش تا قبل از مراسم خوب شود و در مراسم قبولش کنند. تازه اگر در مراسم قبول شود، خیلی از مردها دوست ندارند با دختری ازدواج کنند که روی بدنش جای زخم دارد، آن هم زخمی از پانزدهسالگیاش که خیلی آن را بد میدانند.
نامیرا 1 ارتش آلاکی ها، نامینا فورنا، قاسم مومنی، نشر پرتقال