درخت زیبای من - کلبه کتاب کلیدر

درخت زیبای من

درخت زیبای من

زه‌زه، پسر بچه‌ای که در وصف شیطنتش می‌گن: «شیطان، پدر تعمیدی‌اش است!»
هوش و خلاقیت و قدرت تخیل بی‌نظیر زه‌زه (‌همان ژوزه که در گفتار شکسته شده) هم باعث نمی‌شه که از تنبیه‌های همیشگی به خاطر شیطنت‌هاش قسر در بره اما بهش کمک می‌کنه دنیای خیالی برای خودش بسازه و با درخت پرتقال نازنینش حرف بزنه. بعدها زه‌زه یک دوست صمیمی پیدا می‌کنه از کشور پرتغال و مورد محبت معلم مدرسه‌اش هم قرار می‌گیره و این‌ها باعث می‌شه رفتار کاملا متفاوت و تحسین‌برانگیزی از خودش نشون بده...

موفقیت این کتاب باعث شد که نویسنده‌اش یعنی  واسکونسلوس سال‌ها بعد سرگذشت قهرمانش زه‌زه را در دو کتاب: «خورشید را بیدار کنیم» و «روزینا قایق من» دنبال کند.


چند سطر کتاب 

خیلی قشنگ، به شکلی که از هیچ برزیلی ساخته نبود قاه قاه خندید.
_بچه، تو یک مغز کوچک طلایی داری. و این مغز گاهی مرا می‌ترساند. بعد با حالتی جدی نگاهم کرد.
_بچه، بگو ببینم چند سال داری؟
_راست یا دروغ؟
_مسلما راستش. نمی‌خواهم دوست دروغگویی داشته باشم.
_خیلی خوب. راستش پنج سال دارم. دروغش شش سال. چون اگر غیر از این باشد نمی‌توانم به مدرسه بروم.
_چرا این‌قدر زود تو را به مدرسه فرستاده‌اند؟
_باید متوجه شده باشید! همه می‌خواستند که برای چند ساعت از دستم خلاص شوند. ص137

درخت زیبای من، ژوزه مائورو ده واسکونسلوس، قاسم صنعوی، نشر جغد