زندگی پشت و رو
📘 کتاب امروز
زندگی پشت و رو
مهرنوش
این کتاب رو توی مرکز پخش دیدم و قیمتش خیلی قدیمی بود! چون ناشر معتبر بود سفارش دادم و وقتی اومد متوجه شدم چرا هنوز تجدید چاپ نشده: از اون دسته کتابهاییه که سخت میشه مشتری رو متقاعد کرد چقدر کتاب خوبیه. چون به صورت شعر نوشته شده.
ظاهرا کتاب کودک و نوجوانه اما همچین سبکی برای ما زیاد آشنا نیست و خیلیها میترسن که شاید خوندنش سخت باشه. اگر هم بزرگسال هستید هیچ ایرادی نداره این کتاب رو بخونید. اما فقط کافیه شروع کنید و بعد خود به خود یادتون میره دارین شعر میخونین.
"ها" دختر ده سالهی ویتنامی، از جنگ میگه. داستان چند روز قبل از سقوط سایگون (هوشی مین فعلی) شروع میشه. "ها" به همراه مادر و برادرهاش پیش از سقوط شهر، موفق میشن با کشتی فرار کنن و به سوی سرنوشت و سرزمینی ناشناخته برن. درخت پاپایایی که خودش کاشته و تازه داره برای اولین بار میوه میده، جوجهی برادرش که تازه از تخم در اومده و پدرش که معلوم نیست چی به سرش اومده و شاید یه روزی به خونه برگرده، همهی اینها باید پشت سر گذاشته بشن.
مادرش برای سفر، برای هرکدومشون یک کیسه میدوزه و لیست چیزهایی که میتونن بردارن به این صورته:
در هر گونی:
یک شلوار،
یک شورت،
سه لباس زیر،
دو پیراهن،
صندل،
مسواک و خمیردندان،
صابون،
سه مشت برنج خام،
سه کوفتهی برنج،
یک حق انتخاب.
یعنی یک چیز که خیلی دوستش رو دارن رو به انتخاب خودشون بردارن.
ویتنام بعد از بیست سال جنگ و شکست آمریکا و ویتنام جنوبی، عاقبت یکپارچه کمونیستی میشه و تعدادی از مردم ویتنام جنوبی موفق به فرار میشن.
هر بخش از کتاب شامل یک شعر کوتاه یک یا دو صفحهایه که هرکدوم وقایع یک روز رو تعریف میکنن، درست مثل یک دفتر خاطرات. اما هر کدوم بغضی در خودشون دارن که اصلا مناسب افراد افسرده نیست.
بعد از گذشت دو هفته در دریا
فرمانده همه را
به روی عرشه فرا میخواند
برای اینکه طی یک مراسم
پرچم زردمان را که رویش
سه خط قرمز دارد پایین بیاوریم.
ویتنام جنوبی دیگر وجود ندارد.
زنی سعی میکند خودش را از عرشه
به پایین پرتاب کند،
و فریاد میکشد که بدون وطن
نمیتواند زندگی کند.
مردی با یک مسواک
قلب خودش را میشکافد.
🥇برندهی جایزهی ملی کتاب آمریکا سال ٢٠١١
🥈نامزد نشان نیوبری
📒 زندگی پشت و رو، تاینها لای، بهزاد صادقیان، نشر آفرینگان