محدوده ی مرگ
📘کتاب امروز
محدودهی مرگ
مهرنوش
این کتاب اولین جلد از سه گانهی "محدودهی مرگ" هست و جلدهای بعدی "صدای مردگان" و "دریاچهی تاریک" نام دارند. البته هر کدوم از اینها میتونن به صورت جداگانه هم خونده بشن. در واقع ماجرای هر جلد توی همون کتاب تموم میشه و در جلدهای بعدی اتفاقات جدیدی برای همون شخصیتها میافته. اما خب اگه به ترتیب بخونید لطفش و ترسش بیشتره!
الی برای دوچرخهسواری به دریاچهی محبوبش میره و در اونجا زنی رو میبینه که میخواد یک کتاب رو بندازه توی دریاچه. الی کتاب رو میقاپه و میگه اگه اونو نمیخوای حیفه دور انداخته بشه. به این ترتیب پای خودش رو به یک ماجرای ترسناک و مخوف باز میکنه و شخصیتهای شروری رو به این دنیا دعوت میکنه که روبهرو شدن با اونها کار سادهای نیست.
از اونجایی که این مجموعه، ماجراهای ترسناک و عجیب زیادی داره و قشنگ تکتک چیزای معمولی زندگی رو به وقایع مخوف تبدیل میکنه، در نتیجه رده سنی اون بالای چهارده سال خورده.
به قامت کوچیک کتاب نگاه نکنید، چون میتونه حسابی غافلگیرتون کنه!
چند سطر کتاب
تق محکمی به پنجره خورد. الی چرخید. توی هر پنجره یک صورت بود. صورت خندان دو مترسک... مترسکهایی که کت شلوارهای سیاه و قدیمی به تن داشتند. الی جیغ کوتاه و گوشخراشی کشید و برایان و کوکو با هم عق زدند. چیزی که گاز زده بودند نان زنجبیلی نبود. چیز حال به هم زن و خشک و کپک زدهای بود؛ هردویشان یک مشت خاک گندیده تف کردند. آنجا محاصره شده بودند. بعد دستی استخوانی دور مچ الی گره خورد. الی دوباره جیغ کشید. قیافهی زن دیگر زنده نبود. صورتش چروکیده و لب و لوچهاش آویزان شده بود.
ص142
📘محدوده مرگ 1، کاترین آردن، نگار شجاعی، نشر پرتقال