📗معجزه_های_خواربارفروشی_نامیا

خواربارفروشی نامیا به شکل معجزه آسایی سر راه سه پسر به اسم‌های اتسویا، کوهی و شوتا که دزد هستن قرار می‌گیره اونا که برای مخفی شدن این مغازه‌ی قدیمی و به ظاهر متروکه رو انتخاب کردن حتی حدس هم نمی‌تونن بزنن که قراره زندگیشون چطور در طول شب در این مغازه‌ی جادویی که زمان در اون وایمیسته تغییر کنه.
امید و معجزه دو کلمه است که ارتباط این سه پسر و این مغاز‌ه‌ی عجیب رو تعریف می‌کنه.
وقتی اون‌ها یه نامه رو که معلوم نیست از کجا اومده تو سبد جلوی مغازه پیدا می‌کنند و تصمیم می‌گیرن بهش جواب بدن قراره هم زندگی خودشون تغییر کنه و هم زندگی تمام کسایی که از اون‌ها کمک می‌خوان. 
داستان روند هیجان انگیز و روونی داره و به هیچ عنوان خسته کننده نیست و  تصمیم‌هایی که شخصیت‌های مختلف در طی داستان میگیرن احساسات خواننده رو برمی‌انگیزه.

🔸#چند_سطر_کتاب

وقتی نامه را خواند، متوجه شد شیزوکو شوخی نکرده. مغازه‌ی خواربارفروشی نامیا لی‌لی به لالای کسی نمی‌گذارد. حرف‌هایش رک و بی‌پرده بود؛ صاف و پوست کنده، بدون در نظر گرفتن احساسات او. انگار آقای نامیا سعی داشت عمدا او را عصبانی کند. 
شیزوکو به او گفته بود: «آقای نامیا این‌طوری کارش رو انجام میده. وادارت می‌کنه چیزی رو که توی ذهنت هست بگی و تشویقت می‌کنه مسیر درست رو خودت پیدا کنی.»

📗کیگو_هیگاشینو، مترجم: نفیسه_خسروجردی، سبحان_خسروجردی،
نشرمیلکان، قیمت 159000 تومان