پسربچه شصتساله
پسربچه شصتساله
حمید جبلی را که میشناسید؟ کارگردان و بازیگر و فیلمنامهنویس. البته که بیشتر با صداپیشگی کلاهقرمزی و پسرخاله مشهور است. یک کتاب نوشته با عنوان «خاطرات پسربچه شصتساله» که جلد دومش هم به بازار آمده. قصههای دوستداشتنی از خاطرات کودکی با چاشنی طنز و نوستالوژی. میگوید: «شاید نتوانسته باشم چنان که باید غمها و شادیهای آن دوران را بیان کنم اما غصهی خراب شدن ماشین قرمز اسباببازیام از ناراحتی امروزم برای یک ماشین واقعی بیشتر بود و یک ریالیهایی که جیبم را قلنبه میکرد، شادیاش خیلی بیشتر از حساب بانکی امروز بود.»
این کتاب، ۲۲۰ صفحه دارد و انتشارات پریان با قیمت ۶۵هزارتومان منتشرش کرده است. بخش کوتاهی از یکی از خاطرهحکایتهایش را بخوانیم هرچند شاید وزیر جدید خوشش نیاید!
دواخوری یعنی چی!؟
آقا مرتضی اشک در چشمانش جمع شد. آمد جلوِ پیشخان و آهسته گفت: «این بچه... این حسن... این جوان ناکام... به من میگه: حاجی، تو چرا من رو به کافه نبردی؟ کاباره یعنی کجا؟ دواخوری یعنی چی؟»
پدر گفت: «این حسن نوجوان است. یک چیزهایی شنیده.»
حاج مرتضی گفت: «خب، دلش میخواهد. تو نگذار حسرت به دل از این دنیا برود.»
پدرم تعجب کرد. «یعنی چهکار کنم؟»
آقا مرتضی گفت: «تو که مثل پدرت چندان مسلمان نیستی؛ او هم یکدرمیان به مسجد میآید. این بچه را یک کافه ببر.»
پدرم گفت: «از وقتی ازدواج کردم دیگر توبه کردم. این جور جاها نمیروم و هیچ چیزِ حرامی نمیخورم.»
آقا مرتضی عصبانی شد و گفت: «خب تو پپسی بخور، کانادا بخور، اگر جایی خانمها هم رقصیدند تو به کفشهای خودت نگاه کن.» ص100