سرزمین گوجه های سبز - کلبه کتاب کلیدر

سرزمین گوجه های سبز

#کتاب_امروز
📕 سرزمین گوجه های سبز
🔺#هرتا_مولر

✍️ کلبه‌کتاب‌کلیدر/ #مهرنوش_چمنی: 
سرزمین گوجه‌های سبز جزو رمان‌های کمابیش سخت خوان به حساب میاد. البته ترجمه ای که دست منه ترجمه فاجعه‌ای هم داره! 
این رمان پست مدرن ماجرای زندگی چند دانشجو رو روایت می‌کنه که در ترس و غم و بدبختی دست و پا می‌زنند و به دنبال راهی هستند تا زندگی بهتری داشته باشند. در واقع هرکدوم آرزوهایی دارند که هنوز کشته نشده.
شاید بشه گفت "سرزمین گوجه‌های سبز" یک جورهایی شبیه یک کابوسه. کابوسی که هر لحظه از مکانی سر درمیاری و توی سقوط دست و پا می‌زنی و تلاش می‌کنی بیدار بشی، ولی متاسفانه این امکان وجود نداره. کابوس، حتی دست از سر مرده‌ی آدم هم برنمی‌داره.
کثافت در سرزمین دیکتاتوری تمومی نداره. دیکتاتور، مردمانی رو پرورش میده که در وانمود کردن مهارت دارند. وانمود می‌کنند که وفادارند. وانمود می‌کنند که پاکند. وانمود می‌کنند که بی‌گناهند. وانمود می‌کنند که دستشون به خون آغشته نیست...

البته بین این کابوس، جاهایی هست که تشبیهات و ظرافت نویسنده آدم رو غلغلک میده: "او فکر می‌کند که حقیقت و راستی در زبان او چسبیده است. مانند هسته یک گیلاس که در گلویش گیر کرده و پایین نمی‌رود."

 ⬇️#چند_سطر_کتاب:

بعد از مرگ لولا، تا دوسال به کمرم کمربند نبستم. سرسام آورترین سر و صدای شهر در مغزم مثل سکوت بود. هنگامی که اتومبیل و یا قطاری به من نزدیک می‌شد، صدای آن مرا خوشحال می‌نمود؛ در صورتی که زمین دچار لرزش می‌شد. از سر به سر گذاشتن وسایل نقیله خوشحال می‌شدم، و هنگام عبور آن‌ها با عجله از این سوی خیابان به آن سو می‌رفتم. با خود شرط می‌کردم که آیا می‌توانم به آن سو برسم یا نه. شدن یا نشدنش را به وسایل نقلیه واگذار می‌کردم. سپس، لحظاتی در گرد و خاک غوطه‌ور می‌شدم و موهایم بین مرگ و زندگی به هم گره می‌خورد. موقعی که به آن طرف خیابان می‌رسیدم از ته دل می‌خندیدم. من برنده شده بودم. ولی انعکاس صدای من از راه دور و مسافت‌های طولانی به گوش می‌رسید.
ص38

📘سرزمین گوجه‌های سبز، هرتا مولر، #مترجم: #آوینا_ترنم، #نشر_هنر_پارینه

عنوان اصلی: The Land of Green Plums
نویسنده:  #Herta_Müller


📌 خانم هرتا مولر که برنده‌ی جایزه نوبل هم شده در زمان حکومت چائوشسکو در رومانی بارها به مرگ تهدید شده بود و به‌ناچار به آلمان مهاجرت کرد.
او بعد از دریافت جایزه نوبل ادبیات در شهر لایپزیگ در سخنانی گفت هنگام نوشتن اولین کتاب‌های خود مجبور بوده‌است با ویراستار آلمانی‌اش در جنگل‌های دورافتاده دیدار کند تا کسی نتواند گفتگوی آن‌ها را بشنود./ویکی‌پدیا

t.me/klidarnews / www.klidar.ir / instagram.com/instaklidar