تابلو حیدر یغما - کلبه کتاب کلیدر

تابلو حیدر یغما

موضوع : تابلو
ناشر : رنگ آویز
نویسنده-مترجم : ـ - -
شابک : 6260000115225
مشخصات : تابلو شاسی چوبی ابعاد 13 در 18 سانتی متر
قیمت : 35000 تومان
قیمت : 31500 تومان

تابلو حیدر یغما

هر آن که  شعر ز یغما گرفت، نوشش باد!

نگاهی به حاشیه های انتشار سه مجموعه شعر از یغمای نیشابوری

مهدی کاکولی

توضیح: این مطلب، در تیر ماه 1393 خورشیدی نوشته شده و در همان زمان در نشریه «خیام نامه» نیشابور منتشر شده است.

به تازگی، مجموعه ای از شعرهای حیدر یغمای نیشابورری با عنوان «کلیات دیوان حیدر یغما، شاعر خشتمال نیشابوری» به کوشش و تصحیح آقایان: «جواد محقق نیشابوری» و «مهدی نوروز» و توسط انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور منتشر شده است.

توزیع این کتاب در آغاز راه با چالشی روبرو شد که دلیلش اعتراض «ابوالفضل یغما»، فرزند زنده یاد حیدر یغما به انتشار این کتاب بود. ایشان که خود، پیشترمجموعه ای از اشعار پدرشان را گردآورده و منتشر کرده اند شاید چندان تمایلی به وجود کتاب دیگری از سروده های پدر خود نداشتند و شاید هم مایل بودند خود، تنها متولی انتشار آثار پدرشان باشند که البته در گفتگویی که با ایشان داشتم هردو موضوع را رد کرده و اعتراض داشتند که چرا آقای جواد محقق، از نسخه های دست نویسی که به صورت امانت در اختیارشان بوده است بدون اجازه ی ایشان استفاده کرده اند. از قرار معلوم، آقای ابوالفضل یغما پس از چاپ این کتاب، نامه ی عتاب آلودی برای اداره ی ارشاد فرستاده و با متهم کردن جواد محقق (که سال ها پیش، رییس اداره ی ارشاد نیشابور بوده است) خواهان جلوگیری از انتشار این کتاب می شوند. اداره ی ارشاد هم کپی این نامه را به همراه دستوری مبنی بر منع فروش این کتاب برای اتحادیه ی کتاب فروشان می فرستد. نامه ای که قبل از ارسال به کتاب فروشی ها از سوی اداره ی ارشاد پس گرفته می شود. در تماسی که با جواد محقق داشتم ایشان توضیح دادند در زمانی که مسئول اداره ی کل ارشاد خراسان بوده اند کلیه ی آثار دست نویس حیدر یغما را از خانواده ی ایشان تحویل گرفته  و با اجازه ی آن ها به آستان قدس رضوی داده اند. این نسخه ها در آن جا آسیب زدایی و صحافی شده و از روی آن ها میکروفیلم تهیه شده که در اختیار پژوهشگران قرار گیرد. آقای جواد محقق یادآور شدند در همان زمان، صورت جلسه ی اهدای این دست نوشته ها تهیه شد و تاکید شد در آینده هرکس بخواهد بر اساس این نسخه ها کتابی منتشر نماید باید 10درصد از قیمت نهایی کتاب را به خانواده ی حیدر یغما بپردازد. آقای ابوالفضل یغما نیز این صورت جلسه را امضا کرده است که هم اکنون در بایگانی اداره ارشاد موجود است.

آقای محقق تاکید کردند  کاری که بنده به اتفاق دکتر نوروز انجام داده ایم انتشار آثار حیدر یغما مطابق با دست نوشته های خود ایشان با رعایت کامل امانت بوده است. این کار حدود سه سال به مرور انجام شده و گاه مدت ها روی یک کلمه معطل شده ایم تا بتوانیم آن را درست بخوانیم و بدون هیچ دخل و تصرفی در کتاب بیاوریم. ایشان توضیح دادند در کتاب های دیگری که از اشعار یغما منتشر شده است برخی شعرهای ایشان اصلا نیامده و هم این که برخی واژه ها با دخالت مصحح تغییر یافته است و اگر ایرادهایی در واژه ها و یا وزن شعر بوده، اصلاح شده است، اما ما خواسته ایم بدون هیچ تغییری، یغمای واقعی را همان گونه که بوده است معرفی کنیم، از این رو تمام سعی ما انتقال عین نوشته های ایشان بوده است.

اما نگاهی دیگر به سه کتاب مجموعه اشعار یغما:

1-دیوان حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری، به کوشش سعید کاویانی، تهران، نشر شیوه، 1377.

در این کتاب، 350غزل از یغما به همراه تعدادی شعر در قالب های دیگر آمده است. آن طور که زنده یاد سعید کاویانی در مقدمه آورده است شعرهای این کتاب مجموعه ای از سروده های یغما در طی بیست سال اخیر زندگی وی است و این شعرها از دفترهای شعر یغما، نوارهای کاست و برنامه های ضبط شده ی رادیویی انتخاب شده اند. سعید کاویانی، در بسیاری صفحات، معنی برخی واژه ها و اصطلاحات و توضیحات دیگری را در پاورقی آورده است. کاویانی یادآور شده است گردآوری این کتاب، به مرور در حدود 10 سال انجام شده است. در پایان کتاب، تصاویری از یغما آورده شده است و در پای هرکدام، شعری به تناسب انتخاب شده که بسیار جذاب است.

2-دیوان حیدر یغما، شاعر خشتمال نیشابوری، گردآورنده: ابوالفضل یغما، مشهد، همیاران جوان، 1386.

اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، این کتاب در واقع همان کتاب مرحوم کاویانی است. ابوالفضل یغما مقدمه ی کامل تری آورده و پاورقی ها را افزوده و یا تغییر داده است. غزلیات و دیگر اشعار کاملا یکسان و فقط ایشان 22 رباعی از یغما را جایگزین 16 رباعی ِ انتخابی سعید کاویانی نموده است. تصاویر رنگی پایان کتاب سعید کاویانی در این کتاب نیامده اند.

3-کلیات دیوان حیدر یغما، تصحیح و تحقیق مهدی نوروز و جواد محقق نیشابوری، نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نیشابور، 1392.

این کتاب، 618 صفحه دارد و در آن 871 غزل از یغما به همراه اشعاری در قالب های دیگر آمده است. آن طور که در مقدمه ی کتاب آمده، اشعار یغما از مجموعه ی 23 دفتر به جای مانده از او گرفته شده و البته دیگر آثار چاپ شده از یغما و نوارهای صوتی هم مورد نظر قرار گرفته است.

چند نکته:

  1. تفاوت های گاه حیرت انگیز:

نسخه ی کاویانی: تمام عمر به دشنام زشت دشمن خویش/ دعای خیر فرستیم، این «ز عفت» ماست

نسخه ی ابوالفضل یغما: .../ دعای خیر فرستیم، این «زعامت» ماست

نسخه ی جواد محقق و مهدی نوروز: .../ دعای خیر فرستیم این «ز عصمت» ماست

(در این غزل، ابوالفضل یغما، دو مصراع را به کلی جا انداخته و مصراع اول بیت یاد شده مربوط به بیت قبلی است.)

  1. آیا نسخه ی جواد محقق و مهدی نوروز کامل است؟ -خیر! تصادفی دو غزل را در نسخه ی کاویانی و ابوالفضل یغما دیدم که در کتاب محقق و نوروز نیامده است و اتفاقا هر دو از غزل های مشهور یغما هستند. غزل هایی با این مطلع: «سینه ام تنگ است آه شعله افشانی کجاست؟/ گریه دارم در گلو اشک فراوانی کجاست؟» و «تو بنشین تا ز دلها آه آتش فام برخیزد/ تو برپاخیز تا آشوب از ایام برخیزد»
  2. آیا نسخه ی جواد محقق و مهدی نوروز بدون غلط است؟ -خیر باز هم تصادفی در صفحات 348 و 349 دو مورد غلط دیدم که می تواند نشانه ای از اشکالات چاپی دیگر باشد که باید به دقت بررسی شود.

ص348: «بس که رخشید رُخت تیره شوه (شود) چون شب تار/ گر کند دیده خورشید به روی تو نگاه»

(همچنین در این بیت، در نسخه ی کاویانی به جای «که رخشید»، «درخشید» آمده است که به نظر درست تر است.)

ص349: «ز درد دل بُودش گر که می کشد یغما/ بیرون (برون) ز سوز جگر نعره غروری چند»

و دیگر این که:

*کتاب یغمای کاویانی سال هاست دیگر بازچاپ نشده و اکنون نایاب است. یغمای ابوالفضل یغما کمیاب است و معلوم نیست در آینده ای نزدیک چاپ شود یا خیر. دست کم از دو سال پیش، من چندین بار از ایشان خواسته ام تعدادی کتاب برایم ارسال نمایند و ایشان هر بار وعده داده و عمل ننموده اند. یغمای دانشگاه آزاد توزیع مناسبی در کتاب فروشی ها نداشته و گویا ناشر دغدغه ای برای رساندن آن به دست علاقمندان ندارد.

*عنوان این نوشته از این غزل یغما گرفته شده است:

سخن سرودن بعضی، به مرده جان بدهد/ زبعض ِ دیگرشان بوی مردگان بدهد

چو اشک شوق نریزد ز چشم ها شاعر/ بگو سخن بفروشد بهای نان بدهد

چنان سخن بسرایم که مرده را در گور/ به رقص آورمش، گر اجل امان بدهد

چنان ز ریشه ی اعضا برون کشم فریاد/ که شعر قائمه ی عرش را تکان بدهد

تو مال خواستی از چرخ سفله  و من طبع/ خدا کند که به من این و بر تو آن بدهد

من از سرودن اشعار ناب سرمستم/ بگو به ساقی ما، مِی به دیگران بدهد

هرآن که شعر ز یغما گرفت، نوشش باد/ به شرط آن که به دلدادگان نشان بدهد

 

*از آقای «حجت حسن ناظر» که با یک تماس تلفنی، بلافاصله هر سه کتاب یاد شده را برایم آوردند بسیار سپاس گزارم.

 

مهدی کاکولی، کلبه کتاب کلیدر، 25تیر93