پنج قدم فاصله
پنج قدم فاصله
✅ معرفی: بهناز بخشی
instagram.com/_goleponeh_/
🍂 پنج قدم فاصله روایتی عاشقانه از دختر و پسری بیمار است، بیماری به نام Fibrocystic که مانع نزدیک شدن بیماران به هم می شود و آنها باید با فاصله ای به اندازه"شش قدم" از یک دیگر دوربمانند اما استلا، که یکی از شخصیت های اصلی داستان است، یک قدم از فیبروزسیستیک میدزدد تا بتواند به رابطه با ویل ( شخصیت پسر) ادامه دهد و او شش قدم را به پنچ قدم فاصله تبدیل میکند.
تک به تک کلمات و جملات آن، غم و شادی را به روح خواننده تزریق میکند و مفاهیم عمیقی را در عقل و قلب انسان فزونی میدهد.
و نکته جالب این است که ما در قرن ۲۱ ام با شیوع بیماری کرونا و رعایت فاصله و دوری از بغل کردن و نزدیک شدن به عزیزانمان، میتوانیم بیماران فیبروزسیستیکی را بهتر درک کنیم.
ضمنا این داستان به فیلم هم درآمده است.
◀️ بخشی از کتاب
:《 استلا تو من رو میترسونی》.
دوباره نگاهش میکنم. اخم میکنم. 《چی؟ چرا؟》
به چشمانم نگاه میکند .صدایش جدی است: 《تو من رو مجبور میکنی زندگیای را آرزو کنم که هیچوقت نمیتونم داشته باشم.》 دقیقا منظورش را میفهمم.
سرش را تکان میدهد. صورتش غمگین است.《این ترسناکترین احساسیه که تا حالا داشتم.》
🔺 پنج قدم فاصله، ریچل لیپینکات، فاطمه صبحی، نشر میلکان
www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar