فابل - کلبه کتاب کلیدر

فابل

 


فابل

✍️ مهرنوش:
فابل چند سال تک و تنها توی جزیره‌ی جوال زندگی کرده و از راه غواصی و استخراج سنگ‌های قیمتی زندگی‌شو گذرونده. زندگی در جایی که کسی اونو عضوی از جامعه نمی‌دونه و هر لحظه ممکنه یه نفر اونو بکشه و بندازه ته دریا، از فابل یک دختر سرسخت ساخته.

فابل می‌خواد هر طور شده از جوال بره و پدرشو پیدا کنه ولی انگار پیدا کردنش ساده‌تر از زندگی توی جوال نیست. شاید بهتر باشه با خاطرات گذشته خداحافظی کنه و با واقعیت کنار بیاد.

از این کتاب خیلی انتظار موجودات جادویی و اتفاقات خارق‌العاده نداشته باشید، اما قدرت سری فابل و ماجراهایی که روی دریا پیش میاد، جذاب و غیرقابل پیش‌بینی هستن.

البته این کتاب کمی چاشنی رمانتیک هم داره، اما چطور میشه به کسی اعتماد کرد؟ توی دریا زندگی سخته و هرکسی باید هوای سر خودشو داشته باشه، از کجا معلوم کی داره باهاش بازی می‌کنه و کی واقعا بهش اهمیت میده؟

در ضمن، ظاهرا این کتاب سه جلدیه و یک جلد فرعی هم داره که فابل اولین بخش از مجموعه‌ی دریای باریک محسوب میشه. جلدهای بعدی به ترتیب همنام و آخرین میراث هستند. جلد فرعی هم مخصوص "سینت" پدر قدرتمند و عجیب فابل هست.

چند سطر کتاب

همین که به سطح آب رسیدم، چیزی دور بازویم حلقه شد و پیش از آنکه حتی فرصت نفس کشیدن پیدا کنم، دوباره مرا به زیر کشید. زیر آب فریاد زدم و آخرین ذخیره‌ی هوا در ریه‌هایم هنگام تقلا کردن از سینه‌ام خارج شد.
از میان دسته‌ی ماهی‌ها که زیر پایم شنا می‌کردند، صورت کوی را دیدم که به من نگاه می‌کرد و هر دو دستش را محکم دور مچم حلقه کرده بود. با پایم به شانه‌اش لگد زدم، انگشتانش سُر خوردند و از مچم جدا شدند. دیدم تار می‌شد، با این حال با آخرین سرعتی که می‌توانستم، به سوی نور در سطح آب پا زدم. ص26

📙فابل، آدریان یانگ، پگاه خدادی، نشر کتاب مجازی، 313صفحه