گورهای بی‌ سنگ: نه جستار درباره‌‌ی نازایی - کلبه کتاب کلیدر

گورهای بی‌ سنگ: نه جستار درباره‌‌ی نازایی


گورهای بی سنگ
✍️ مهرنوش

راستش هیچ‌وقت کتاب "سنگی بر گوری" رو دوست نداشتم. اما وقتی چشمم به عنوان این کتاب خورد به‌نظرم جالب اومد. "گورهای بی‌سنگ" اسمش رو از کتاب آل احمد قرض گرفته اما داستان نیست و از جستار تشکیل شده. جستارهایی از زندگی نویسنده که به اتفاقات و تجربیاتش در درمان نازایی می‌پردازه.
هر بخش کمابیش تمرکزش روی موضوع خاصی از مقوله‌ی نازایی هست. از خود فرد و زندگیش گرفته تا اهدا کنندگان تخمک و مادرانی که رحمشون رو اجاره میدن و زنان مجردی که فرزندخونده دارن رو در بر می‌گیره. 

زوج‌هایی هستند که به انتخاب خودشون بچه‌دار نشدن ولی وقتی مشکل ناباروری داری، اونم تو جامعه‌ای که حتی مجرد بودن هم جرمه، یک زوج بدون فرزند بودن هم ناقص به نظر میاد و همه تلاش می‌کنن برای مشکلت راه‌حلی بدن! حتی خودت هم ممکنه خودت رو سرزنش کنی. نمی‌دونم در مورد آقایون چقدر این فشارها وجود داره اما وقتی زن باشی رسما ناقص محسوب می‌شی.

گاهی همان‌قدر که مجرد بودن و مادر بودن در نگاه دیگران نامانوس است، متاهل بودن و مادر نبودن هم نامانوس به نظر می‌رسد. انگار خانواده‌های دونفره را نمی‌شود به رسمیت شناخت، حتی اگر همه‌چیز در آن رابطه‌ی دو نفره بی‌نقص و لذت بخش باشد. شاید هم این شبیه نوعی اثر هنری یا ادبی مدرن است. ص95

ولی امید همیشه آدم رو به جلو می‌بره:
خانم میانسال گفت: «وقتی جنین‌ها رو از انجماد خارج می‌کنن بهشون شوک وارد میشه. جنین‌های بی‌کیفیت‌تر ممکنه تقسیم سلولی‌شون متوقف بشه.» فکر کردم: چه فرقی می‌کند ناامیدی کی اتفاق بیفتد؟ اگر قرار است آخرش بچه‌ای در کار نباشد بهتر نیست زودتر این را بفهمی؟ چرا معمولا این را نمی‌خواهیم؟ چرا هرچه‌قدر هم شکست قطعی باشد دوست داریم دیرتر اتفاق بیفتد؟ ص 124

📗 گورهای بی‌ سنگ: نه جستار درباره‌‌ی نازایی، بنفشه رحمانی، نشر چشمه، 131 صفحه