کتاب امروز

📘 برف (کار)

"کا" بعد از سال‌ها تبعید به شهر "کارس" برمی‌گرده تا گزارشی در مورد خودکشی زنان جوان تهیه کنه. البته امید اندکی هم به دیدار عشق دوران جوانیش داره. داستان با کوران برف شروع میشه و با ساختمان‌های سیمانی و سرد ادامه پیدا می‌کنه. 
اوضاع سیاسی و اجتماعی ترکیه رو به عنوان کاغذ دیواری داستان خواهیم دید. با کا همراه می‌شیم تا ببینیم توی شهر چه خبره.
همون‌طور که تو هوای برفی باید مواظب باشی تا سر نخوری، کا هم پس از بازگشت به کارس باید با هر قدم مواظب باشه. اونجا دیگه جایی نیست که سال‌ها پیش می‌شناخت. شهر رو به زوال رفته و آدم‌ها همه فکر می‌کنن که این آدم جدید ممکنه منافعشون رو به خطر بندازه. هرکسی تلاش می‌کنه در راستای منافع خودش ازش سو استفاده کنه.

این کتاب که گویا تنها رمان سیاسی پاموک هست، تصویر دقیق و بی‌پرده‌ای از تحولات ترکیه و درگیری‌های قومی و مذهبی در خودش داره.

چند سطر کتاب 

موضوعی که سبب بروز نوعی عجیب از ناامیدی در کا می‌شد، نبود زمان و حریم لازم برای خودکشی در دخترانی بود که دست به این کار زده بودند. دخترانی که با قرص‌های خواب‌آور مخفیانه خودکشی می‌کردند حتی اتاقی نداشتند که در تنهایی خودشان دست به این عمل بزنند و کا که در استانبول و در محله‌ی نیشان‌تاشی با ادبیات غربی بزرگ شده بود هر بار که موضوع خودکشی از ذهنش می‌گذشت، احساس می‌کرد برای انجامش می‌بایست زمان کافی و مکانی که روزها کسی مزاحمش نشود در اختیار داشته باشد. ص‌25

🔹برف، اورهان پاموک، عارف جمشیدی، نشر نون