چوب نروژی - کلبه کتاب کلیدر

چوب نروژی

چوب نروژی
✍️مینا

فضای زنده‌ی کتاب، یک ژاپن غم‌انگیز، بارانی و دلگیر را نشان می‌دهد که رنج و بیماری انسان‌های آن به گونه‌ای دلنشین با عشق درمی‌آمیزد.

 هر کتابی که تا به حال از هاروکی موراکامی خوانده‌اید کنار بگذارید و با نگاه متفاوت این نویسنده در چوب نروژی آشنا شوید.
این کتاب از آن دسته کتاب‌هایی است که قطعا باز هم مرورش می‌کنم و آن جوهره‌ی عمیق، آن درد ملموس و تهی بودنی که اولین بار احساس کردم هرگز قرار نیست با کتاب دیگری جایگزین شود.

«تورو واتانابه» پسر محصل ژاپنی که تنهایی خود را در خوابگاه می‌گذراند شخصیت عجیب و البته جذابی دارد که حاصل رنج‌های دردناک گذشته است. سیر زندگی، جوانی و آشنایی او با انسان‌ها، حسرت‌ها و خاطرات عاشقانه‌ی او این داستان عمیق و به‌یادماندنی را تا ابد در ذهن شما حک می‌کند.

با خواندن این کتاب شما سطر به سطر با شخصیت‌های اصلی و فرعی داستان زندگی می‌کنید و به درد و رنج نزدیکان خود عمیق‌تر دقت می‌کنید.
عنوان کتاب (چوب نروژی) اسم آهنگی از گروه «بیتلز» است که آهنگ مورد علاقه‌ی شخصیت دختر داستان است و در بخش‌های زیادی از داستان به آن اشاره می‌شود.

 چند سطر کتاب 

«جدایی را تاب نمی‌آوردیم. پس اگر کیزوکی زنده می‌ماند، مطمئنم کنار هم می‌ماندیم، یکدیگر را دوست می‌داشتیم و رفته رفته غمگین می‌شدیم.»
«غمگین؟ چرا غمگین؟»
نائوکو انگشت‌هایش را چند بار لای موهایش کشید. گل سر را باز کرده بود و وقتی سر پایین می‌آورد، موها به صورتش می‌ریخت.
سر بالا آورد و چشم در چشمانم دوخت. «چون مجبوریم چیزی را که از دنیا وام گرفته‌ایم به آن برگردانیم. درد بالغ شدن. وقت سررسید نپرداختیم، پس حالا باید تاوانش را بدهیم.»

 

چوب نروژی، هاروکی موراکامی، مهدی غبرائی، نشر جیحون، 372 صفحه