اختلاسچی
اختلاسچی
دیو بنت که معاون شعبهی یکی از بانکهای آمریکاست از طرف دفتر مرکزی، مامور میشه تا به عنوان صندوقدار موقت یک شعبه کوچک، سر و گوشی آب بده و سر از کار اون شعبه در بیاره چرا که اونجا نسبت سود سپردههای مدتدارشون بیشتر از دو برابر هر کدوم از شعبههای دیگهاس و البته که این برای بانک خوبه ولی دیو قرار بود بفهمه این شعبه چه روشی رو برای جذب اینهمه سپرده به کار برده که بقیه بانکدارا ازش بیخبرن. در اولین بررسی متوجه میشه مسئول این اتفاق کسی نیست جز سرتحویلدار شعبه به نام آقای برنت که خیلی پیگیر و جدی، کارگرهایی رو که اونجا حساب داشتن مجبور میکرد پول پسانداز کنن. دیو یک روز با برنت قرار میذاره تا باهاش صحبت کنه و لم کار رو از زیر زبونش بکشه اما در طول صحبتها متوجه میشه یک جای کار اشکال داره...
▪️جیمز ام کین بیشتر به خاطر دو رمان مشهورش یعنی "پستچی همیشه دوبار زنگ میزند" و "غرامت مضاعف" شناخته میشه.
▪️گفته میشه که او آغازگر رمان نوآر آمریکایی بوده و جنایینویسان بعدی همگی راهی که باز کرد رو دنبال میکنن.
▪️ویژگی بارز آثار ام کین عبارتند از: ریتم پرشتاب، استفاده از راوی اول شخص و زبان محاوره، تعلیقهای مداوم و دیالوگهای ضربدار و ظریف.
چند سطر کتاب:
داداش اگه میخوای بفهمی یه زن چهقدر فکرت رو مشغول خودش کرده، نکتهای رو پیدا کن که داره به خاطرش با تو مثل یه احمق رفتار میکنه. خونه که رسیدم داشتم میلرزیدم و وقتی رفتم بالا تو اتاقم دراز بکشم هنوز داشتم میلرزیدم. رو دستم یه کثافتکاریای مونده بود و میدونستم باید یه کاریش بکنم. ولی تنها چیزی که به ذهنم میاومد این بود که اون من رو با خودش برده بود با ماشین گشته بودیم، یا به هر حال فکر میکردم اون برده، و اینکه چهقدر عاشق این گشتزدنها شدهم و اینکه چهقدر احمقم. ص24
اختلاسچی، جیمز ام کین، بهرنگ رجبی، نشر چشمه