یک قدم مانده تا بهشت - کلبه کتاب کلیدر

یک قدم مانده تا بهشت

کتاب امروز
یک قدم مانده تا بهشت

یانگ جو فکر می‌کرد "می‌گوگ" بهشته!
اوما بهش گفته بود اونجایی که آبا تصمیم گرفته ببردش بهشته. پس هارابوجی هم باید تو می گوگ باشه.
می گوک قرار نیست برای یانگ جو بهشت باشه و دیر یا زود اینو متوجه میشه.

داستان ژانر اجتماعی و تلخی داره که برای خواننده ایرانی به خصوص اگر زن هم باشه متاسفانه با تمام وجود قابل درکه!

 داستان از کودکی تا بزرگسالی یانگ جو  رو در بر می‌گیره. تبعیض‌هایی که پدر دائما مست خانواده بین اون و برادر کوچکترش می‌ذاره، عوض شدن ناگهانی محیط زندگی و غریبگی، فقر خانواده، و تنبیه بدنی و آزار روحی یانگ جو توسط پدرش زندگی رو به کام اون هر لحظه تلخ‌تر می‌کنه.

کلیت داستان رشد یک دختر کره‌ای در بستر یک خانواده با سرپرستی آزارگر رو بیان می‌کنه. و یانگ‌جویی که قوی میشه تا به رهایی برسه اما داستان در آن واحد چند وجه از زندگی یانگ جو رو نیز روشن می‌کند، چالش‌های زندگی یک خانواده کره‌ای در آمریکا که با فقر هم دست و پنجه نرم می‌کنند و  از درون از هم پاشیده است.

چند سطر کتاب 

تنها با یک نگاه به ناخن‌ها، بند بند انگشتان و کف دست‌های ما، به سادگی می‌شد فهمید که اوما موفق شده بود. من و جون هر دو دستان کشیده و لاغر اوما را به ارث برده بودیم. اما بدون آن پینه‌های سفت زرد که نتیجه‌ی سال‌ها رنج فیزیکی و ستم‌کشی جسمی خودش بود. دست‌های ما کتاب‌ها را ورق زده بود، کلیدهای صفحه کلید کامپیوتر را فشرده بود و نهایتا مداد و خودکار نگه داشته بود. دست‌های ما نرم و لطیف بودند. داستان زندگی کف دستان‌مان درست از آب درآمده بود.

📕یک قدم مانده تا بهشت، آن نا، محدثه ابوالحسنی، انتشارات نگاه آشنا