مردی در تبعید ابدی

#کتاب_ماه_مرداد #کلبه‌کتاب‌کلیدر
📔 #مردی_در_تبعید_ابدی
✅ انتخاب: #مینا شوریابی

محمدصدرای شیرازی معروف به صدرالمتالهین ملاصدرا ، پسر یکی از بانفوذترین مردان دربار شاه عباس صفوی بود و بهتر است بگویم تک فرزند پدر و مادری پیر بود که در سالیان پیری صاحب پسری شدند که محمد نامش گذاشتند.
محمد پسری باهوش و بسیار اندیشمند بود و بسیار به فلسفه علاقه داشت و بی پروا می اندیشید ، سخن میگفت ، سوال میکرد و در عمق عمیق ترین کتابها به شنا میپرداخت . و پدر همیشه می‌کوشید تا او را از بروز اندیشه های خوفناک برحسب عقل بازدارد ولی حتی پدر هم حریف مناسبی برای او نبود . محمد باز میخواند ، جلو میرفت و بیشتر غرق میشد و از عاقبت کار هیچ ترسی به دل راه نمیداد ‌. نادر ابراهیمى در کتاب «مردی در تبعید ابدی»، با همان نثرِ آهنگین و جذابش که هر جمله را چون زر باارزش مى کند، به روایت زندگى پر مشقت ملاصدراى شیرازى، صدرالمتالهین، پرداخته است. بزرگمردی که نه تنها مردمان زمانش او را نفهمیدند بلکه رنجهای بسیاری را برای شناساندن دین و تفکر نقادانه و آزاد تحمل کرد و به یکی از روستاهای دورافتاده کشور تبعید شد .

◀️در قسمتی از کتاب از زبان ابراهیم قوام شیرازی پدر محمد میخوانیم که در مکالمه با یکی از درباریان درباره پسرش که سخت نگران اوست میگوید :

-فلسفه خوانده است؟”
“-فلسفه و همه چیز؛ اما بدبختانه بیش از همه چیز، فلسفه خوانده است. پسرم، اسیر فلسفه است قره خان. و از این مى ترسم؛ چون به شیوه ى مرسوم نمى بیند و به متابعت از فقهاى زمان قضاوت نمى کند.”

و درجایی دیگر ملاصدرای دانشمند چنین میگوید :
خداوند بینهایت است ، لامکان و لازمان ، اما به قدر فهم تو کوچک میشود و به قدر نیاز تو فرود میاید و به قدر آرزوی تو گسترده میشود و به قدر ایمان تو کارگشا میشود و به قدر دل امیدواران گرم میشود ...
و چه خوش است ملامحمد قصه نادرجان ابراهیمی

🔸مردی در تبعید ابدی، #نادر_ابراهیمی، #نشر_روزبهان