کتاب دزد
#کتاب_ماه_تیر #کلبهکتابکلیدر
📔 #کتاب_دزد
✅ انتخاب: #بهناز_گرمابی
رمان «کتاب دزد» اثر زوساک نویسندهی استرالیایی، داستانی ساده و جذاب: راوی داستان مرگ است که جذابیت و هیجان داستان رو دو برابر می کند.
🍁🍁🍁وقتی مرگ داستانی برای گفتن داشته باشد باید گوش کرد. 🍁🍁 🍁
داستان دختری سر راهی، در خلال جنگ جهانی دوم در آلمان است. او با دیدن کتاب ها، تنها چیزهایی که نمی تواند در برابرشان مقاومت کند، به دزدی چیره دست و ماهر تبدیل می شود.با کمک پدر خونده ی خودش که نوازنده ی آکاردئون است، خواندن و نوشتن یادگرفته و کتاب های مسروقه ی خودش را حین بمباران هاش شهر، با همسایه ها و مرد یهودی که در زیرزمین پنهان شده، شریک می شود...
ممکنه در ابتدا کتاب گنگ و نامفهومی به نظر بیاد و دوست نداشته باشید خواندن رو ادامه بدین اما بعد جالب و جذاب میشه طوری که نمیتوانید یک لحظه کتاب رو زمین بگذارید.
چند سطر از کتاب:🍁🍁🍁میتوانم خودم را کاملاً معرفی کنم اما واقعاً نیازی به این کار نیست. در هر حال در گیرودار اتفاقات متنوعی که روی خواهد داد، خیلی خوب و خیلی زود مرا خواهید شناخت. فقط کافی است بگویم روزی، تا آنجا که بتوانم با مهربانی تمام برابرتان خواهم ایستاد. روحتان در آغوش من خواهد بود و مثل رنگی روی شانهام جای خواهد گرفت. شما را به آرامی به دور دستها خواهم برد.
در آن لحظه شما آنجا درازکشیدهاید (به ندرت پیدا میشوند افرادی که وقتی سراغشان میروم سر پا ایستاده باشند.) گرفتار قالب جسمتان خواهید بود. شاید در آن دم آخر متوجه شوید و فریادی کوتاه هوا را بشکافد. از آن پس تنها صدایی که خواهم شنید صدای نفسهایم و صدای رایحه، و صدای قدمهایم خواهد بود.
مسئله اینجاست که وقتی سراغتان میآیم دنیا چه رنگی خواهد داشت؟ آسمان چه خواهد گفت؟
خود من، آسمان شکلاتی رنگ را میپسندم. شکلات تلخِ تلخ. آدمها میگویند این رنگ خیلی به من میآید. با این حال سعی میکنم هر رنگی را که میبینم دوست داشته باشم. تمام طیفهای رنگی را. میلیونها یا بیشتر از آن رنگ، که هیچکدام شبیه دیگری نیستند و آسمانی که به آرامی درون خودم فرو میبرم. این کار باعث کاهش اضطرابم میشود. کمکم میکند آرامش بیایم.
t.me/klidarnews / www.klidar.ir / instagram.com/instaklidar