کتاب امروز یکی از آثار معروف "جوجو مویز" نویسندهی پرطرفدار انگلیسی هست که بیشتر با رمانهای عاشقانهاش شناخته میشه: کتابهایی مثل «من پیش از تو» و «دختری که رهایش کردی». اما رمان
«ستارهبخش»، تم و موضوع متفاوتی داره و اغلب از اون به عنوان «یک رمان فمینیستی» یاد میکنن.
این رمان براساس یک داستان واقعی از زندگی چند زن نوشته شده که تو آمریکا به کمک هم یک انجمن کتابخونی راه میاندازن. انجمن"کتابدارانِ پکهورس کنتاکی" وظیفه جالبی برعهده داره و اونم قرض دادن کتاب به کسایی هست که تابهحال تو زندگیشون کتاب خاصی نخوندن، در واقع هدف کار این خانوما عوض کردن زندگی آدمها از طریق کتاب خوندن هست.
شخصیتهای این کتاب هم قهرمانهای فرهیخته و خیلی باسوادی نیستن، بلکه چند تا زنِ عادیان مثل «آلیس»، زنی انگلیسی که با امید به زندگی بهتر با یه مرد آمریکایی ازدواج کرده اما زندگی مشترکش اونطور که انتظار داره پیش نمیره. آلیس که از زندگی مشترک و کلیسا رفتن و موعظه شنیدن خسته شده توسط یک آگهی به این انجمن میپیونده . «مارجی» رهبر این انجمن هم زن جسوریه که اغلب کار رسوندن کتابها رو تو مسیرای صعبالعبور برعهده داره.
تو این کتاب هر چی بیشتر میریم جلو داستان جذابتر میشه، هر دفعه با یک زن مفلوک مواجه میشیم که از ترس شوهر یا خانوادهاش نتونسته کتابی بخونه و اینجاست که انجمن "کتابدارانِ پکهورس کنتاکی" دست بهکار میشه و به هر قیمتی کتاب رو به دست این زنها میرسونه که البته این کار خیلی هم بیدردسر نیست.
در ضمن ابتکار قشنگ جوجو مویز تو این کتاب اینه که بعضی از بخشهای کتاب با یک جمله یا چند سطر از کتاب و مجلههای معروف شروع میشه مثل کتاب «زنان کوچک»، «گور به گور»، «تس دوربرویل» و...
و در آخر، با توجه به موضوع کتاب میتونیم بفهمیم برخلاف ذهنتیمون جوجو مویز فقط نویسندهی کلیشهای کتابهای عاشقانه نیست. در هر حال اگر دنبال کتابی متفاوت از بقیه آثار جوجو مویز هستین «ستارهبخش» این فرصت رو بهمون میده که چشمها رو بشوریم و جور دیگر ببینیم.😊
چند سطر کتاب
آلیس بعدها وقتی به خاطرات گذشتهاش فکر میکرد، ژانویه را بهعنوان تاریکترین ماه سال به یاد میآورد. روزها کوتاه و سرد بودند و حالا بیشتر زمان اسبسواری آنها در تاریکی شب میگذشت، با یقهای بلند دور گردنشان و لباسهای گرمی که بدنشان را میپوشاند. خانوادههایی که میدیدند اغلب از سرما کبود شده بودند، کودکان و افراد پیر در تختخواب دور هم جمع شده بودند، برخی سرفه میکردند، با چشمانی قرمز دور آتشی نیمهسوز جمع میشدند و امیدوار بودند داستانی خوب از راه برسد. رساندن کتاب به آنها بینهایت سختتر شده بود. مسیرها اغلب صعبالعبور بودند. اسبها هنگام عبور از برفِ عمیق یا روی مسیرهای شیبدارِ یخ زده میلغزیدند. هنگامی که آلیس از اسب پیاده میشد و راه میرفت، تصویر بازوی قرمز و متورم بث جلوی چشمانش تکرار میشد. ص224
ستارهبخش، جوجو مویز، مترجم: شهرزاد صالحی، نشر میلکان، چاپ دوم 1398، 400صفحه، قیمت: 52000تومان
یادداشت از: کلیدر/ مینا لگزیان
عنوان اصلی: The Giver of stars
نام نویسنده: Jojo Moyes
▫️ t.me/klidar