👈 برای دوستان #8_تا_12_سال
شیش بار پشت سر هم بگید: کاتاپلینکو زینزیبولانته!
هرکی تونست شیش بار اینو بیغلط تکرار کنه، بیاد بریم ببینیم قضیه مهندس چیکو چیه.
چیکو عاشق برنامهی تلویزیونی "من اختراع میکنم، تو هم اختراع کن" شده و دلش میخواد اون هم یه چیزی اختراع کنه اما همه چیزای خوبو قبلا اختراع کردن!
البته چیکو تصمیم میگیره هر جوری شده تا آخر روز یک اختراع مهم به انجام برسونه و کل ساختمونشون رو میگرده تا یک ایده به ذهنش برسه. مثلا با آسانسور میره پایین و چندتا خرت و پرت ساعتسازی به تورش میخوره، بعد از پلهها میره بالا شاید ورزش مغزشو به کار بندازه، اما در آخر به این نتیجه میرسه که تغذیه هم برای فکر آدما مفیده و میره سراغ پدربزرگ و مادربزرگش تا عصرونه بخورن. اینکه عصرونه چقدر برای روشن شدن لامپ ایده تو سر آدما مفیده رو بهتره توی کتاب بخونید.😬
مهندس چیکو یک ماجرای خیلی بامزهس با نقاشیای باحال و فونت درشت. اگه دنبال بچهی خرابکار میگردین حتما سری به این کتاب بزنید، شاید یکی دوتا گیرتون بیاد.
🍩 چند سطر کتاب
مامانبزرگ رفت روی یک چهارپایه نشست و سرگرم میل بافتنیهایش شد. گفته بود که میخواهد یک شال زمستانی برای چیکو ببافد. ولی به نظر چیکو خیلی زود دست به کار شده بود. با آن سرعت تا قبل از کریسمس حداقل دویست متر میبافت. چیکو یک صفحه از کتاب رکوردهای گینس را تصور کرد:
بلندترین شالگردن دنیا!
که درست زیرش نوشته بود:
جوان مخترع به علت خفگی مرد.
چیکو همانطور که قاشقش را میلیسید، از خودش پرسید: «شاید بشه یک چرخِ شالحمل کن اختراع کرد.»
ص 48
📒 #مهندس_چیکو 1 (چیکو فریتاتا دزدگیر اختراع میکند) ، #پیر_دومنیکو_بکلاریو ، #الساندرو_گتی، تصویرگر: #آندرهآ_کاستلانی، مترجم: #محیا_بیات، #نشر_هوپا، قیمت: 25000 تومان
یادداشت از: کلیدر/ مهرنوش چمنی