امروز میخوام از یه دنیای عجیب بهتون بگم. یه جهان که گِرد نیست و صفحهای صافه و روی شونههای چهار تا فیل گُنده قرار داره. فیلهایی که خودشون پشت یک لاکپشت غولپیکر سوارند و توی دنیای بیکران به سمت نامعلوم حرکت میکنند. این جهان به «دنیای تخت» (Discworld) معروفه. «تری پرچت» سری داستانهای دنیای تخت رو با کتاب «رنگ جادو» شروع میکنه و فکر میکنه بتونه تا ده جلد ادامه بده. اما وقتی به خودش میاد میبینه بیشتر از چهل جلد از این سری رو بین سالهای 1983 تا 2015 منتشر کرده. اقتباسهای زیادی از این مجموعه شده: فیلم، سریال، بازی کامپیوتری کمیک و غیره.
و اما دنیای تخت. توی دنیای تخت، همه چی درهمبرهمه. خطر؟! خطر هر لحظه، هر ثانیه با شماست و همه جا در کمینه. مترجم در مقدمه گفته: «فضا و شرایط حاکم بر سری داستانهای دنیای تخت، شباهت بسیار زیادی به سری کتابهای داگلاس آدامز (راهنمای کهکشان برای اتواستپزنها و رستوران) دارد، با این تفاوت که رمانهای داگلاس آدامز در دورهی معاصر و داستانهای دنیای تخت در روزگاران قدیم اتفاق میافتد؛ یعنی کمی پس از خلقت و زمانی که جادوگرها بر دنیا سلطه داشتند.»
«رینسویند» یه جادوگر کارنابلده که همون اول از مدرسهی جادوگری اخراج میشه. کار این جادوگر چیه؟ راستش کار دقیقی نداره و بیشتر در تلاشه که با هوش سرشار خودش به یه جادوگر تمام عیار تبدیل بشه.
همه چی از اومدن یه مهمون خارجی به بندرگاه «آنخ ـ مورپورک»، شهر دوشقهیِ رینسویند شروع میشه. مهمون خارجی از یه جای دور اومده و کم عجیبوغریب نیست: چهار تا چشم داره😳 (عینک زده که این برای شهر دور از تکنولوژی آنخ مورپورک عجیبه)، یه چمدون پر از طلای خالص داره، یه دستگاه داره که عکس میگیره و...
این توریست عزیز خیلی زود با رینسویند رفیق میشن و خب در اولین فرصت شهر رو به آتیش میکشن😃. چارهای نیز جز فرار از شهر و شروع یک سفر جادویی و پرماجرا...
شاید در حین خوندن کتاب که دارید بلند میخندین، جواب خیلی از سوالهای روزانهتون رو بگیرید. وقتشه بگم: «تری پرچت» عزیزم، در صدر لیست بهترین نویسندههای من قرار داری:))))))
📌بعد از این که کتاب رو خوندید، میتونید خودتون رو سوپرایز کنید و فیلمی که بر پایه این کتاب ساخته شده رو ببینید. (از اینجا (https://www.youtube.com/watch?v=-jm7zYF1A-s))
📌 نشر ویدا هم چندین جلد از این مجموعه رو با اسم «جهان صفحه» منتشر کرده.
چند سطر کتاب
وقتی به معبد سِکِ هفتدست رسیدن، گروهی از کاهنهای عجول و صنعتگرهای پاکدل، توافق کردن که تندیسِ صدوجبیِ سِک، مقدستر از اونه که در قالب یه عکس جادویی قرار بگیره ـ یعنی ازش عکس گرفته بشه ـ اما بعد از پرداخت دویست رینوی ناقابل، همهی کاهنها و صنعتگرها جمیعا به این نتیجه رسیدن که اون بندهی خدا، سِک هفتدست، همچین خیلی هم مقدس نبوده.
بازدید طولانیمدتشون از روسپیخونه، منجر به گرفتن تعداد زیادی عکس رنگی و آموزنده شد که رینسویند شخصا تعدادیشون رو زیرِ پرِ شالش قایم کرد که متعاقبا در خلوت به مطالعهی دقیقترشون بپردازه. وقتی غبار مستی از مغزش شسته شد، خیلی جدی به این فکر افتاد که ببینه این دستگاه شمایلانداز چطور کار میکنه.
ص 53
▪️رنگ جادو/ نویسنده: تری پرچت/ مترجم: رضا اسکندری آذر/ نشر هیرمند/ چاپ اول 1398/ 272 صفحه/ قیمت: 39000 تومان
یادداشت از: کلیدر/ سعیده تیموری
عنوان اصلی: The Colour of Magic
نام نویسنده: Terry Pratchett
▫️ t.me/klidar