🐲ماجراهای پرنسس پولورایزر 1 (پنیر کبابی و اژدهاها)
👈 برای دوستان #9_تا_15_سال
بریم که یک ماجرای پرنسسی شیک و باحال داشته باشیم. این شما و این هم پرنسس سیرینا!
عه پرنسس کو؟ بله جناب پرنسس از تیرک سقف آویزون شده و داره تاب میخوره. ببخشید ماجرای پرنسسیمون یه کم بد پیش رفت. اما پرنس سیرینیا که الان اسم خودشو گذاشته پرنسس پولورایزر، اصلا دلش نمیخواد صب تا شب درس رقص و تعظیم و آداب غذاخوردن یاد بگیره. این درسها براش کسالتبار هستن و در نتیجه از پدرش جناب پادشاه میخواد که اونو به مدرسه شوالیهها بفرسته.
جناب شاه پدر زیاد هم موافق نیست بنابراین به پرنسس پولارایزر میگه اگه بتونی ثابت کنی لیاقت شوالیه بودن رو داری، حتما تو رو به مدرسه شوالیهها میفرستم. بنابراین باید هشت تا کار نیک انجام بدی تا بفهمم مثل بقیه شوالیهها احترام، مهربونی و فداکاری رو بلدی.
این طور میشه که پرنسس راه میافته تا هشت تا کار نیک انجام بده و ماجراجویی شروع میشه...شوالیه شدن به این راحتیها هم نیست اما پرنسس کمکم درسهای زیادی در این مورد یاد میگیره و با آدمهای جالبی (شاید هم اژدهاهای جالبی) آشنا میشه.
البته هر کار نیک، توی یک جلد از این سری آورده شده.
#چند_سطر_کتاب
شاه جواب داد: «خب. تو داری یاد میگیری با ظرافت باشی. شمشیربازی هم یه کار ظریفه. هر شوالیهای که پاهای فرزی داره، همیشه برنده است. اما اونی که دست و پا چلفتیه، هر بار میخوره زمین.»
پرنسس پولورایزر اخم کرد. بحث کردن دربارهی حرفی منطقی مثل این سخت بود. گرچه...
از پدرش پرسید: «واقعا لازمه یه شوالیه هم بدونه برای خوردن سالاد باید کدوم چنگال رو برداره؟ یا چطور یه فنجون چای بریزه، بدون اینکه خراب کاری کنه؟»
شاه زل زد به دخترش. اعتراف کرد: «خب اینجا گیرم انداختی.»
ص 15
📕ماجراهای پرنسس پولورایزر / #نانسی_کرولیک / مترجم: #خاطره_کردکریمی / #نشر_قلم / قیمت: 12 هزار تومان
یادداشت از: کلیدر/ مهرنوش چمنی